For Better Performance Please Use Chrome or Firefox Web Browser

زندگی نامه

دهم شهریور سال 1338، مطابق با 28 صفر 1279 در آباده، شمالی ترین شهرستان استان فارس بدنیا آمدم. از آنجا که مرحوم پدرم کارمند شرکت نفت بود از بدو تولد و کودکی در بندر ماهشهر، استان خوزستان ساکن بوده و تحصیلات خود را از ابتداء تا اخذ دیپلم در همین شهرستان ادامه دادم. در بهار 1357 پس از پذیرفته شدن در کنکور سراسری تحصیلات خود را در رشته صنایع غذایی و در دانشگاه شهید چمران اهواز آغاز نمودم. دوره تحصیل با فراز و نشیب های فراوان همراه بود بطوری که یک ترم بدلیل همزمانی با وقوع انقلاب اسلامی و سه سال بواسطه تعطیلی دانشگاه ها و انقلاب فرهنگی عملن امکان تحصیل فراهم نگردید. در 17 فروردین سال 1362 و پس از بازگشایی دانشگاه ها، عملا دوره کارشناسی خود را آغاز کرده که در مهر ماه 1365 به پایان رسید. در همین زمان در دوره کارشناسی ارشد صنایع غذایی دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم و پس از گذراندن 36 واحد، موضوع پایان نامه خود را در زمینه "غنی سازی آرد گندم با کنجاله سویا و اثر آن بر خصوصیات رئولوژیکی و حسی نان بربری تهیه شده از این آرد" تحت نظر و راهنمایی استاد ارجمندم آقای دکتر سیدین، که تاثیر فراوانی بر زندگی علمی و اجتماعیم داشته و دارند، آغاز نمودم که در تاریخ 15 آذر ماه 1368 با موفقیت از آن دفاع کردم. در بهار 1367 و پس از ازدواج با همسرم زهرا که آن موقع دانشجوی دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان بود، زندگیم رنگ و بویی دگر یافت. پس از خاتمه دوره ارشد ضمن اقدام برای ادامه تحصیل و اعزام به خارج از کشور، تقاضای استخدام در گروه صنایع غذایی دانشگاه صنعتی اصفهان نمودم که در خرداد ماه 1369 پذیرفته شد و از بیست و سوم آن ماه به عنوان مربی و در قالب طرح سربازی به تدریس سه درس در زمینه های صنایع غلات، گوشت و بسته بندی در کنار همکاران گرانقدر آقایان دکتر شاهدی، دکتر دخانی و دکتر شکرانی پرداختم. در بهمن ماه 1369 فرزند اولمان نسترن زینت بخش زندگیمان شد تا اینکه در اسفند ماه 1372 برای ادامه تحصیل عازم کشور کانادا شدیم. در آنجا هم صنایع غذایی را ادامه داده و رساله خود را در زمینه "ابداع روشی به هم پیوسته جهت استخراج صمغ، پروتئین و روغن از دانه بزرک اصلاح شده (دارای اسید لینو لنیک بسیار کم) به راهنمایی و هدایت پروفسور رابرت تاماس تایلر (که هیچ گاه خاطره محبت هایش از ذهنم پاک نخواهد شد و همچون فرشته ای در این روزگار است) آغاز نموده و در نهایت در 26 مارچ 2001 از آن دفاع نمودم. در حین تحصیل در دانشگاه ساسکاچوان واقع در شهر ساسکاتون کانادا دختر دوممان یاسمن پا به عرصه هستی نهاد. امرداد 1380 پس از بازگشت به کشور، مجددا در گروه صنایع غذایی و این بار به عنوان استادیار پذیرفته شده، در سال 1385 به مرتبه دانشیاری و در سال 1390 به مرتبه استادی ارتقاء پیدا کردم. در حال حاضر نیز ضمن تدریس در گروه، به امور پژوهشی مشغول می باشم. از 24 آذر ماه 1384 هم به عنوان رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی اصفهان مشغول انجام وظیفه بودم که از 18 آذر ماه سال 1393 این مهم به برادر گرانقدری در دانشگاه سپرده شد.

تلخ ترین واقعه زندگی ام را در سال 1391 تجربه نمودم. مادری که بسیار به او دلبسته بودم ششم تیر ماه پس از مدتها رنج و بیماری از میانمان رفت.  22 خرداد 1393 پدرم هم پس از طی یک دوره بسیار کوتاه بیماری و در حالی که هنوز رفتن او را باور ندارم، به مادرم  پیوست. غم و اندوه این دو زخم جانکاه و بعد هم آواری که اغیاری مرقع پوش، ناجوانمردانه بر سرم خراب نمودند، ایامی بس دشوار را برایم رقم زد. به یاری خدا  باید می ایستادم که ایستادم و می ایستم و بر همه آنچه گذشت صبر می کنم. بر این باورم که " عالم در محضر خداست".

در همین سال نسترن در دوره کارشناسی ارشد مهندسی نساجی  و یاسمن در دوره کارشناسی مهندسی صنایع غذایی دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شدند. نسترنم در بهمن 1395 با موفقیت و تحت راهنمایی همکار دانشمندم جناب آقای دکتر توانایی از پایان نامه خود با موفقیت دفاع نمود. او در سال 1397 در دوره کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه اصفهان پذیرفته شد و در سال 1399 از پایان نامه خود دفاع نمود. یاسمن ما هم بعد از دریافت مدرک کارشناسی در سال 1397، در سال 1400 با موفقیت از پایان نامه خود دفاع نمود. پروژه او با راهنمایی همکارم آقای دکتر گلی، در زمینه بهبود کیفیت روغن خوراکی است.

اواخر سال 1394 امکان استفاده از فرصت "فرصت مطالعاتی" را پیدا نمودم. یگانه  عالم مصلحت در آن دید که امکان سفر فراهم نشود. شاید هم آزمونی بود در پیش پای این سرگشته. می خواستم کتاب سیاحتنامه ابراهیم بیگ را که بیش از یک قرن پیش نوشته شده را ببرم و آنجا مطالعه کنم. آقای دکتر داوری می فرمود هنوز ما آنچنان که ابراهم بیگ اروپا را شناخت آن را نمی شناسیم. شدید کنجکاوم نمود که چرا؟ خواندن آن هم باشد برای زمانی دیگر!

در بهار 1402 این توفیق را بدست آوردم که از سوی دانشگاه صنعتی اصفهان و وزارت عتف به عنوان استاد نمونه کشور انتخاب شوم. خدای را بابت آن شکرگزارم و امید که توفیق خدمت بیشتر به وطنم را پیدا کنم. 

یک نکته: سالهاست که متاسفانه برخی در تلفظ و نگارش نام خانوادگیم (که بخشی مهم از شخصیت هر کس می باشد) روبرو بوده ام. معانی آن را با استفاده از چند مرجع می آورم انشاالله مفید واقع شود.

شرح حال به زبان فارسی: اینجا را کلیک نمایید.

شرح حال به زبان انگلیسی: اینجا را کلیک نمایید

تحت نظارت وف ایرانی